بدیدار چشمهای تو
بس قو ها پریده اند.
برای آرامشی
که در نگاه توست
و چه پرنده ها و آهو ها
که کوچ در کوچ هنوز
پی آن دریاچه ها می گردند.......
-----------------------------------------------------------------------------
نشسته ام اینجا
در تاریکی " با هیچ کس
که تو جایی نشسته ایی
سوخته دل " خاموش
که تا باز بیایم...با سیگاری روشن
در شامگاهی به دیدنت
---------------------------------------------------------------------------
خالی از تو ...
خالی از زندگی شده ام
پر کن مرا
ا ی هوای ساده غزل
چشمان تو را سالها شد
که ترانه ای باران نیست.
---------------------------------------------------------------------
جرعه ای از تو را
ای زهر
ای آخرین جیره رنج
چه دیر می دهندم
که ماند ه ام در انتظار
و دیر کرد ه ام..
.در شتاب زندگی
---------------------------------------------------
چشم تو ... هیچ آفتابی نیست
همه تابستان و جنوب را
بس که باران بود
دیگر به آسمان نگاه نکن
بیاو شمال چشمهای مرا ببین
-------------------------------------------------------
درد اینجاست
که تو را به زندگی
و زندگی را
با تو کاری نیست
من اینجا سوختم
که همه کار و شعر من
برای توست
و تو را با من نیز
کاری نیست
-------------------------------------------------------------------------------------------
آنها که پرید ه اند
میرسند ار آسمان
آنها که دویدند ... میرسند
از راه های ماه کوب سفید
این منم که سردم و غمگین
که هرگز نمی رسم
به پرنده ها و دونده ها
--------------------------------------
چیزی از کس نرسید
زمستان گذشت
بهار بادامی چون تو خواهد زاد
و تو کشتزار های زرد مرا
یک فصل دیگر درو خواهی کرد
درد اینجاست که میخزی ارام بر جانش/ همه شعر تو شعله میزند بر عمرش/ با شعر ت که همه ی فرداها تو را در ترانه ی باران خواهد خواند/ و از یاد برد اندوه فرداها را/
تو انجا سوخته ای او حیران که در پشت شیشه های خیس خورده راهیست به روح تو/
در باران نشسته ای سوخته دل با سیگاری روشن/ خدا کند تصویرت نشکند در لغزش باران که همه ابر است و بلور/
زیبا ، لطیف و تاثیر گذار
نه خسته، شاعر خسته دل
نشسته ام در تاریکی
سوخته دل تا بیایی باز
با سلامی دوباره
چشمهایم بارانیست
آفتاب چشمانم پنهان در ابر حسرت دیدار
آفتاب چشمانت را می خواهم
سبزینه شمال در چشمان توست
بی تو خود گم کرده ام
... بیا
چه بیهوده سلامت را باور کردم