هدیه به نهنگ بنفش

 

 

هرشب می آیی

چون ماده نهنگی جوان

از اعماق اقیانوس ناشناس

 

سر مینهی

بر ساحل جزیره من

تا بشنوی سازی / سرودی

که شریک کنم ترا

در خوابهایم

 

بیا..بیا نهنگ بنفش من

این شعر

 این سرودها برای تو

این ماهی های درخشان

که نیم رویا

 نیمی جان

اینگونه خوشگلند....

برای توست

 

خوابت نمیبرد؟

باله جنبان 

صدا میزنی مرا؟

تا بروبی ...

همه سبز و بار

از جزیره کوچک من؟

 

خوب ...خوب  

 دوست من ....ای نهنگ جوان

هر شب این جزیره

 یغمای تو باد

 

غرق  در تو ...

. در موج و صدای تو

 

صبحگاه باز اقیانوس آبی

موج زن و صدف پاش، میشکفد

 

 این نخل انتظار

در جزیره مرجانها

خار خار و بی قرار

 باز خواب ترا می بیند

 

باز آ ...بازآ   ....

آه ای نهنگ بنفش

خوابهای جزیره من

 بی تو  هرگز نمایش نمیشود

 

نظرات 3 + ارسال نظر
کیوان چهارشنبه 23 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 05:47 ب.ظ

خوش بحال نهنگ بنفش. یاد اردک ماهی های شمال خودمون بخیر. ای روزگار بی وفا

عالیه و کیوان چهارشنبه 23 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 07:47 ب.ظ

حضرت محراب. خطا کرد کیوان. کی باید ببخشه.؟ لابد خانوم نهنگ بنفش و البته عالیه خانوم. یادداشت کیوان خط میخورد.
یادداشت به اضافه تماس تلفنی تایید میشود.

[ بدون نام ] دوشنبه 28 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 12:31 ب.ظ

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد